عمريه ساكت و غمگين توي تنهايي نشستم
بغض سرد و بي صدامو تو چشاي تو شكستم
طعم تلخ گريه ها مو كسي اينجا نميدونه
چه غريبه توي دنيا لحظه هاي عاشقونه
به هواي چشم خيسم ديگه ابري نمي باره
تو شباي خالي من نميخنده يه ستاره
جاده از تو گذشتن پيش رومه تا هميشه
تو نموندي تا ببيني آخر قصه چي ميشد
سايه اي خسته تر از شب و تو با پاي پياده
اخر قصه همينه من و تنهايي و جاده
نظرات شما عزیزان: